تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی

پیرو تصویب قانون اصلاح قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی، آیین نامه اجرایی اعطای تابعیت ایران به این فرزندان نیز تصویب گردید. این دو مصوبه مرا به یاد مقاله کوتاهی که در سال 1394 در این مورد قلم زده بودم انداخت. مطلب از این قرار بود:

"پس از سال های سال که تابعیت ایرانی مادر، هیچ گونه تاثیری، چه از نظر سیستم خاک و چه از نظر سیستم خون، روی تابعیت فرزندان نداشت، با تصویب دو فوریت تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی در مجلس شورای اسلامی، کور سوی امیدی در دل مشتاقان ایجاد شد که پس از گذشت بیش از 80 سال (از 1313 تاکنون) عاقبت نمایندگان مردم با فکر اعطای تابعیت ایرانی مادر به فرزندان حاصل از ازدواج آنان با مردان خارجی، این امر مهم را به صورت دو فوریت مطرح و تصویب نمودند. اما در جلسه علنی یکشنبه 5 مهر 94 که مجلس شورای اسلامی با کلیات طرح اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان خارجی و فرزندان شهدای غیر ایرانی" مخالفت کرد، این کورسوی امید نیز خاموش شد و به ناامیدی پیوست.

واقعاً چرا در قانون ما تا این حد به زن ایرانی بی توجهی می شود؟ با این که ازدواج زن ایرانی با مرد خارجی از طریق صدور پروانه زناشویی از فیلترهای مختلف رد می شود، چگونه است که تابعیت ایرانی زن به هیچ عنوان نباید به فرزندی که حتی در ایران به دنیا آمده منتقل شود؟ در حالی که ازدواج مرد ایرانی با زن خارجی نه تنها از هیچ فیلتری رد نمی شود و بدون هیچ قید و شرطی زن خارجی می تواند با مرد ایرانی ازدواج کند و حتی به تابعیت او درآید (که از نظر امنیتی می تواند بسیار خطرناک باشد)  بلکه باعث ایرانی شدن فرزند او می گردد، چه در ایران متولد شود، چه در خارج از ایران (بند 2 ماده 976 قانون مدنی)

تفاوت ره تا از کجاست تا به کجا؟! مگر فرزند از بطن مادر متولد نمی شود؟ چگونه است که این مادر با تحمل نه ماه با رنج و تعب هایی که در طول این مدت می کشد نباید کوچکترین تاثیری روی تابعیت فرزندی که از وی به دنیا آمده و حیات جداگانه یافته، داشته باشد؟ آیا زمان آن نرسیده که نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی به خود آیند و چاره ای برای این بی عدالتی نسبت به مادر ایرانی و نیز نسبت به فرزند متولد از او بیندیشند؟

چطور شد که همین نمایندگان که در روز گذشته در صحن علنی مجلس دو فوریت طرح اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی را با 140 رای موافق از 203 نماینده حاضر و فقط 36 رای مخالف به تصویب رساندند، روز بعد، از تصویب خود منصرف و پشیمان شدند؟

به گفته آقای محمدعلی اسغنانی کلیات این طرح رد شد، اما چنانچه دولت در این زمینه لایحه ای ارائه دهد، طرح مذکور مجدداً در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار می گیرد و چنانچه دولت در این زمینه لایحه ارائه ندهد، امکان تصویب طرح تا 6 ماه دیگر وجود ندارد. چه لایحه ای؟ لایحه ای  که پس از مدتی زحمت برای تهیه آن به سرنوشت لایحه پیشین وزارت امور خارجه دچار شود؟ این نحوه عمل را فقط می توان به دفع الوقت تعبیر کرد. مگر چه مدت ار عمر مجلس فعلی باقی مانده که موضوعی با این اهمیت را به تهیه لایحه مجدد و بررسی مجدد آن در مجلس موکول می کنند . به نظر  می رسد تصویب دو فوریت این طرح نیز تنها برای زودتر رد کردن این موضوع بوده است نه اندیشه ای برای تصویب آن و اعطای تابعیت به این گونه فرزندان!!

در اوایل دهه هشتاد پس از این  که وزارت امور خارجه پیشنهاد اصلاح بندهای 4 و 5 و 6 ماده 976 قانون مدنی را (که بسیار ضروری است) درقالب لایحه ای به مجلس شورای اسلامی داد، مجلس آن را رد کرد وعاقبت در 85/07/02 قانون تعیین تکلیف فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی در قالب ماده واحده ای به تصویب مجلس و در 85/07/12 به تایید شورای نگهبان رسید. اما به فاصله کوتاهی ایرادات این ماده واحده بر همگان روشن شد، به نحوی که در صدد اصلاح این ماده واحده برآمدند. نتیجه  این که فرزندان به دنیا آمده از مادران ایرانی، هم چنان با بی تابعیتی دست و پنجه نرم می کنند.

قابل ذکر است که آنچه در ماده واحده مورد نظر آمده از 80 سال پیش نیز در بند 5 ماده 976 قانون مدنی آمده بود و با این ماده واحده می توان گفت دو شرط هم به آن اضافه شد (نداشتن سابقه امنیتی-کیفری و نداشتن تابعیت دیگر) این بدان معنا است که ماده واحده به رغم مشکلات و ایرادات بسیاری که دارد، گلی به سرزنان ایرانی و فرزندان حاصل از آنان که نزده هیچ، آنان را از حق قانونی 80 ساله موجود نیز محروم کرده است.

جالب است که در بند 4 ماده 976 قانون مدنی حتی به مادران خارجی بهای بیشتری نسبت به مادران ایرانی داده شده و فرزندان به دنیا آمده در ایران از مادران خارجی را به شرطی که مادر خارجی در ایران به دنیا آمده باشد ، ایرانی دانسته، اما به فرزند حاصل از مادر ایرانی با همین شرایط (یعنی در فرض به دنیا آمدن فرزند در ایران و مادر ایرانی در ایران) تابعیت ایرانی اعطا ننموده است!

چگونه نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی بذل عنایتی نمی فرمایند که ما بیش از 20 سال است به پیمان نامه حقوق کودک پیوسته ایم . پیمان نامه ای که ماده 7 آن صراحت دارد که هر کودکی که متولد می شود باید دارای یک تابعیت باشد. اما باسیل افرادی که 4 دهه است از شرق و غرب این مرز و بوم بی حساب و کتاب وارد کشور می شوند (که خود به خود حضور آنان موجب افزایش ازدواج های زنان ایرانی با مردان خارجی می گردد) ما هم چنان تابعیت فرزندان حاصل از این گونه ازدواج ها را در محاق گذارده ایم و هر چند سال یک بار هم که وقت تصویب قانون یا مصوبه ای می شود، این گونه از زیر بار تصویب آن شانه خالی می کنیم و نفسی به راحتی می کشیم که فعلاً رد می کنیم تا شاید وقتی دیگر! "

                               

شاید  دلیل تصویب آیین نامه فوق الذکر با این قید که فوت مادر یا پدر یا فرزند مانع از درخواست تابعیت ایرانی برای فرزند نمی باشد، بابت درخواستی بوده که خانم پروفسور مریم میرزاخانی، ریاضی دان معروف ایرانی جهت ایرانی شدن دخترش نموده بود و این مصوبه نشان می دهد که اکنون دختر این نابغه ریاضی که شهرت جهانی یافته، می تواند با رعایت ضوابط مقرر در این آیین نامه، تابعیت ایرانی را درخواست کند و آرزوی دیرینه مادرش را جامه عمل بپوشاند: پس از 18 سالگی با درخواست مستقیم خودش و پیش از 18 سالگی از طریق دادستان شهرستان محل اقامت فرزند که البته چون ایشان در ایران اقامت ندارد، به موجب رای مرجع قضایی.

در واقع می توان گفت تصویب قانون و آیین نامه مربوط به اعطای تابعیت ایرانی به این گونه فرزندان، اصلاح ماده واحده مهرماه 1385 بوده که از همان زمان تصویب، یکی بعد از دیگری مشکلات اجرای آن ظاهر شد و مشخص گردید که با آن همه مقدمه چینی، در حقیقت کاری انجام نشده بود.

اما به نظر نگارنده گرچه این امر قدمی به جلو است ولی کافی نیست. حرف من این است که چرا یک سره تبعیض بین زن و مرد را از نظر تابعیت بر نداریم؟ چرا فرزندی که پیش از به دنیا آمدن، نه ماه تمام توسط مادر حمل می گردد و زندگی شخصی و اجتماعی او را تحت تاثیر قرار می دهد، نباید به صرف داشتن مادر ایرانی (مثل داشتن پدر ایرانی) ایرانی باشد، چه در ایران به دنیا آمده باشد چه در خارج از ایران؟ به دیگر سخن بهتر است بند 2 ماده 976 قانون مدنی به این صورت اصلاح شود: "اشخاص ذیل تبعه ایران محسوب می شوند: .... 2- کسانی که پدر یا مادر آن ها ایرانی است اعم از این که در ایران یا در خارجه متولد شده باشند."