تکاب،شهری دیدنی در ایران

آيا تا به حال جزيره اي كه روي آب حركت كند ديده ايد ؟ حتماً تعجب مي كنيد كه اين چه سوالي است؟ جزيره از اسمش پيدا است كه قسمتي از خاك است كه ارتفاع آن بيشتر بوده و از آب بيرون مانده است پس نمي تواند حركت كند. اما بد نيست بدانيد كه در همين مملكت خودمان در شهري كوچك به نام تكاب جزيره اي سرگردان وجود دارد كه به راحتي مي توانيد به ديدن آن برويد.

من هم تا چندي پيش نه چنين چيزي را ديده بودم و نه حتي مي توانستم تصور وجود چنين پديده بديعي را به ذهنم راه بدهم تا اين كه به اتفاق خانواده با يك تور داخلي به "تكاب" رفتم. شايد باور نكنيد كه تا قبل از آن حتي اسم تكاب را هم نشنيده بودم و شايد اگر اصرار پسرم نبود هرگز به فكر سفر به شهري ناشناخته نمي­افتادم. اين شهر در سر حد سه استان آذربايجان غربي، زنجان و كردستان قرار گرفته و جالب است كه وقتي با تور سه روزه تكاب به اين شهر رفتيم متوجه حضور تعدادي خارجي در اين شهر، كه شايد بسياري از ايراني ها از وجود آن در كشور خودشان بي خبر هستند، شديم كه با صبر و متانت مشغول كندو كاو و بيرون آوردن آثار تاريخي ما با قدمت بسيار بودند.

شهري كه علاوه بر آثار تاريخي مربوط به دوران ساسانيان  ديدني هاي طبيعي اختصاصي و منحصر به فردي دارد كه مشابه آن را در هيچ كشوري نمي توان يافت. بله نكته مهم همين است كه در اين شهر، ديدني هاي بي نظير طبيعي با آثار تاريخي به  جاي مانده از دوران سلاطين گذشته در كنار يكديگر آرميده اند كه هريك از آنها مي تواند به تنهايي يك جاذبه توريستي محسوب شود. اما متاسفانه اين شهر و آثار تاريخي آن ناشناخته باقي مانده است. در حالي كه اگر فقط يكي از ديدني هاي اين شهر عجيب كه به تعدادي از آنها در زير اشاره مي شود، در يكي از كشورهاي خارجي غربي بود با تبليغاتي كه در اين خصوص صورت مي گرفت سيل توريست به آنجا سرازير مي شد و منبع درآمد قابل ملاحظه اي را تشكيل مي داد.

نويسنده اين سطور فقط به عنوان يك ايراني، كه با اين كه طي سفرهاي متعدد، اغلب كشورهاي اروپايي، امريكا، كانادا، ژاپن و غيره را ديده، اذعان دارد كه آن چه در اين شهر وسوسه انگيز(از نظر توريستي) ديده، در هيچ نقطه اي از جهان مثل و مانند ندارد، احساس دلتنگي شديد كردم از اين كه چرا ما براي آنچه داريم ارزش قايل نيستيم و در اين چند سالي كه از ديدار من از اين شهر شگفت آور مي گذرد تنها دو بار مطلبي بسيار كوتاه راجع به ادامه يا اتمام عمليات باستان شناسي اين شهر در بعضي روزنامه ها خوانده ام. البته گويا يك بار هم در تلويزيون  توضيحاتي در اين خصوص داده شده است اما كافي نيست و بايد خيلي بيشتر از اين راجع به چنين نقاط ديدني گفته و نشان داده شود تا همه بدانند. لذا بر آن شدم تا با نوشتن اين مطلب و انعكاس آن در روزنامه خدمت كوچكي در جهت شناساندن آن در وهله اول به هم وطنان عزيزم و سپس شايد به مردم ساير كشورها انجام داده باشم.

يكي از ديدني هاي منحصر به فرد تكاب همان جزيره سرگردان است. پس از طي مسيري كوتاه در يك نيزار زيبا كه طبيعتاً مي بايست پياده در آن راه مي رفتيم، به درياچه نه چندان بزرگي رسيديم كه وسط آن  يك جزيره با تعدادي ني (مثل محيط اطرافش) خود نمايي مي كرد. به ما گفتند صبر كنيد جزيره نزديك ساحل برسد تا بتوانيد روي آن قدم بگذاريد! مگر جزيره قايق است كه نزديك ساحل برسد؟ همگي با ناباوري چشم به اين جزيره دوخته بوديم و مي ديديم جزيره به تدريج و آهسته به طرف ساحلي كه ما در آن ايستاده بوديم مي آيد. وقتي فاصله در حد كمتر از نيم متر شد، ما 40 نفر يكي يكي و با شك و ترديد روي جزيره قدم گذاشتيم و به چشم خود ديديم كه جزيره در حالي كه اين جمعيت 40 نفري روي آن است حركت مي كند و از ساحلي كه بدان وارد شده بوديم دور مي شود.

راهنماي تور كه مردي جوان و بسيار مسلط به كار خود بود، جهت نشان دادن واقعيت موجود در اين درياچه بي نظير پس از شيرجه رفتن به داخل آب به شنا كردن در اطراف جزيره و حتي زير آن پرداخت. حتماً توجه داريد كه اين زمين رها شده داخل درياچه كه نام آن را جزيره سرگردان گذاشته ايم در عين اين كه به جايي متصل نبود و آزاد و سرگردان و رها بود، با اين حال با ورود تعداد 40 نفر كه به طور متوسط وزني معادل دو تن نيم داشتند (كيلو 2400=60 × 40) فرو  نمي رفت و به همان ترتيب قبلي و هميشگي به حركت خود ادامه مي داد .

يكي  ديگر از ديدني هاي تكاب  تخت سليمان  است كه  تخت گاه سليمان  نيز ناميده مي شود و در جنوب مراغه قرار دارد  اين قسمت كه در  واقع از نظر  ساختماني بي شباهت به آثار باقي مانده از  تخت جمشيد نيست، خرابه هاي شهر قديمي شيز مي باشد  آثار آتشكده آذر گشسب (يكي از مراكز نگهداري آتش جاويدان) در آن است. اين محل  در زمان ساسانيان مركز دربار بوده و جهت در امان ماندن از حمله اعراب نام تخت سليمان را به آن دادند. باين ترتيب به عنوان منسوب بودن به حضرت سليمان اعراب از حمله به آن خودداري نمودند. دليل انتخاب اين محل از سوي ساسانيان اين بوده است كه روي بلندي واقع شده و از آن جا همه اطراف ديده مي شده است.

در مركز خرابه ها درياچه اي بسيار وسيع تر از قبلي وجود دارد كه در  واقع دهانه آتش فشان بوده و در آن آب جمع شده است. آب بسيار صاف و زلالي دارد و در اطراف آن چشمه هاي بسيار زيبا و بديعي است كه آب درياچه را تامين مي كند يعني مرتب از اين چشمه ها آب به داخل درياچه مي ريزد اما همواره سطح آن در يك حد ثابت باقي مانده است. عمق اين درياچه حدود 45 متر تخمين زده مي شود . اما هنوز نتوانسته اند به طور دقيق عمق آن را مشخص كنند . چون اولاً كف آن صاف و يكسان نيست ثانياً هر كسي تا به حال براي تعيين ارتفاع آن و هم چنين تعيين تكليف آبي كه مرتباً به داخل آن وارد مي شود ولي ارتفاع آب از حد هميشگي آن بالاتر نيامده به داخل آب رفته ، متاسفانه برنگشته و حتي از جسد اين افراد نيز اثري به دست نيامده است .

زندان سليمان در بالاي كوه نسبتاً بلندي قرار دارد كه از صخره هاي طبيعي ساخته شده است. در واقع هيچ بنايي كه ساخته دست بشر باشد در اين زندان مخوف وجود ندارد. وقتي بالاي كوه رسيديم با گودال بسيارعظيمي مواجه شديم كه ديوارهاي آن از صخره هاي بلند و بسيار مرتفع به صورت ايستاده تشكيل شده بود كه بازديد كننده را به ياد گراند كانيون (Grand Canyon) واقع در ايالت نوادا (در امريكا) مي انداخت كه گودي آن به مراتب از ارتفاع كوهي كه از آن بالا رفته بوديم بيشتر به نظر مي رسيد و به سختي مي شد انتهاي آن را كه ظاهراً نام زندان بدان نهاده بودند ملاحظه نمود. زيرا به قدري گود بود كه با نظر افكندن به داخل آن اغلب اشخاص دچار سرگيجه مي شدند.

البته ديدني هاي اين شهر بسيار زياد بود و از قرار معلوم ظرف چند سالي كه از بازديد ما مي گذرد بسياري از آثار تاريخي دوران هاي قديم را كه در آن زمان يا هنوز كشف نشده بود يا به صورت ناقص از زير خاك در آمده بود، اكتشاف شده و امروزديدني ها و به خصوص آثار تاريخي آن بيشتر و متنوع تر شده است .

از ديدني هاي ديگر اين منطقه غاري به نام غار كرفتو مي باشد كه كاملاً در استان كردستان قرار گرفته و حدود 30-20 كيلومتري از مركز شهر تكاب دور مي شود. اين غار آهكي طبيعي كه در دوران مادها مورد استفاده قرار گرفته بود در واقع اولين آسمان خراش تمدن انساني است كه بالاي كوه ساخته شده است. اين غار درست مثل يك ساختمان چند طبقه مي باشد كه داراي سالن هاي، اتاق ها، ستون ها و پلكان و غيره است. ارتفاع ورودي آن و همه اتاق ها و سالن ها در حدي است كه افراد انساني به راحتي از آن عبور مي كنند اما در بعضي قسمت هاي آن ارتفاع كم شده به نحوي كه بايد نشسته از آن عبور كرد .

ديدني هايي از اين قبيل در گوشه به گوشه ايران وسيع و زيباي ما وجود دارد كه آنقدر ناشناخته باقي مانده اند كه جا دارد به هر نحو ممكن از طريق روزنامه ها و تلويزيون و راديو به كرات به مردم شناسانده شوند و هم چنين بروشورهايي هم همراه با عكسهاي رنگي تهيه و در اختيار علاقمندان قرار گيرد.

اميد است مطلبي كه بيان شد بتواند تلنگري باشد براي مسئولين مملكت و به خصوص دست اندركاران جذب و جلب توريست كه آنان را به سوي تنظيم  برنامه اي جامع و همه جانبه جهت شناسايي نقاط ديدني ناشناخته، تهيه و تنظيم موجبات دسترسي مناسب تر به آن نقاط، تبليغات كافي داخلي و بين المللي از طريق پخش فيلم و پوستر و تشويق مردم به بازديد از اين گونه محل هاي ديدنی، راهنمون شود.